در تدوین سند چشمانداز بیست ساله ایران در سال ۱۳۸۳ برای بخشهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و غیره اهدافی در نظر گرفته شد. از جمله در صنعت فولاد ظرفیت ۵۵ میلیون تن در پایان برنامه (سال ۱۴۰۴) پیشبینی شده بود. پس از طی ۱۰ سال از آغاز برنامه زنجیره صنعت فولاد از معدن تا محصول در ضمن پیشرفت بخشهای مختلف در وضعیت نامتوازنی قرار گرفت به نحوی که برخی از حلقههای زنجیره پاسخگوی ظرفیت فولاد نبوده و احیای واردات در دستور کار قرار گرفت.
به گزارش معدن مدیا به نقل از آرتان پرس، در مسیر مطالعات جامع فولاد که باید به ظرفیت ۵۵ میلیون تن در افق ۱۴۰۴ برسیم، بزرگترین چالش از گذشته تاکنون در زیرساختها و به ویژه آب است که بر اساس نتایج به دست آمده از مطالعات هرگونه احداث خطوط تولید فولاد باید در نواحی جنوبی کشور، کنارههای خلیجفارس و دریای عمان انجام پذیرد و به همین دلیل نیز دو قطب فولاد ۱۰ میلیون تنی در هرمزگان و چابهار در برنامه دیده شده است. در مورد واحدهای موجود نیز پیشنهاد شده با پیشبینی بروز بحران آب نسبت به جابهجایی یا تغییر تولید مطالعه شود و اقدام مقتضی صورت پذیرد. در صورت عدمتوجه به نتایج مطالعات و ادامه روند گذشته مطمئنا هدف چشمانداز ۱۴۰۴ تحت تاثیر قرار میگیرد، به طوری که در این سالها برخی از واحدها اجبارا بخشی از خطوط تولید خود را در مقاطعی از زمان به دلیل مشکل آب متوقف میکنند.
کاهش مصرف آب ممکن است
البته برای کاهش مصرف آب در واحدهای فولادی، امکان صرفهجویی با تغییرات در خطوط تولید وجود داشته و در این راستا نیز اقدامات قابل توجهی در واحدها انجام گرفته و میگیرد. نوسازی و بازسازی و استفاده از تکنولوژیهای جدید در بخشهای مختلف خطوط تولید و پیشگیری از تلفات بیمورد آبی در کاهش مصرف آب اثربخش است. برخی واحدهای قدیمی تلفات آبی قابل توجهی دارند که با بازسازی و استفاده از روشهای جدید از جمله برجهای هوای خنک بهجای برجهای خنککننده آبی، قابل صرفهجویی و کاهش مصرف آب است. یکی از راههای کاهش مصرف آب که واحدها در حال پیگیری آن هستند استفاده از پسابهای شهرهای مجاور واحد است. البته این روش نیز برای واحدهای بزرگ تولیدی قابلاطمینان کامل نیست.
در پی این وضعیت مطالعات جامع صنعت فولاد در دستور کار قرار گرفت و نتیجه مطالعات و پیگیریها به آنجا انجامید که سند چشمانداز در صنعت فولاد در ۱۴۰۴ به هدف تعیین شده برسد.
سند چشمانداز صنعت فولاد در ۱۴۰۴
متاسفانه اهداف سند چشمانداز در زیرساختهای مورد نیاز صنعت فولاد به دلیل عدم تحقق سند در دیگر بخشها به دست نیامد و صنعت فولاد را با چالشهایی روبهرو ساخت. عدم تحقق رشد اقتصادی پیشبینی شده (۸درصد)، عدم تحقق رشد ارزش افزوده ساختمان و صنعت و شرایط بینالمللی باعث شد؛ بازار فولاد مطابق پیشبینی برنامه تحقق پیدا نکند.
عدم پیگیری برنامهها و اهداف در دیگر بخشها از جمله پیشبینیهای افزایش ظرفیت حمل و نقل ریلی، جادهای، بنادر و عدم پیگیری برنامه انرژی شامل آب، گاز، برق دیگر چالشهای صنعت فولاد شد، به نحوی که مطابق آخرین اطلاعات نیمه اول سال ۱۴۰۰ ظرفیت فولاد خام ۴۱ میلیون تن و تولید واقعی ۱۳ میلیون تن شد و همین روند تا سال ۱۴۰۴ ادامه خواهد داشت.
صادرات نیز در ۶ ماهه اول سال ۱۴۰۰ معادل یک میلیون و هفتصد هزار تن محصولات مختلف فولادی بوده است. این در حالی است که در سند چشمانداز پیشبینی ۲۰ میلیون تن صادرات سالانه و ۳۵ میلیون مصرف داخلی در سال ۱۴۰۴ در نظر گرفته شده است. در توسعه معادن و تامین مواداولیه نیز با چالش روبهرو هستیم. به رغم اقدامات انجامشده در زمینه اکتشاف فاصله با هدف بسیار زیاد است. ذخایر معادن قبلی اکتشاف و استخراج شده رو به اتمام است و در ذخایر معادن عمقی نیز اقدام موثری صورت نگرفته و با توجه به نیاز به تکنولوژی بالا و هزینه، اقتصادی بودن استخراج معادن عمقی نیاز به مطالعه و بررسی دارد.
برای بسیاری از فعالان اقتصادی صنعت فولاد این سوال مطرح است که؛ تعیین ظرفیت ۵۵ میلیون تن و مطالعات انجام شده برای تحقق آن هدف درستی بوده است؟
پاسخ این پرسش این است که آیا تدوین سند چشمانداز لازم بوده؟ این درحالی است که بخش فولاد سند چشمانداز را دنبال کرده اما دیگر بخشها توجهی به آن نکردهاند.
در حال حاضر صنعت فولاد برای ادامه حیات خود باید راسا زیرساختهای خود را احداث کند و برای انجام آن حداقل حدود ۹ میلیارد یورو سرمایهگذاری مورد نیاز است. البته برای بازار فولاد باید رشد اقتصادی و ارزش افزوده صنعت و ساختمان رشد قابل قبولی داشته و مبادلات اقتصادی بینالمللی برقرار شود.
راه حل، انتقال آب است؟
در ضمن باید روند جانمایی نادرست واحدهای فولادی در کشور که به دلیل دخالتهای برخی سیاست گذاران رخ داده است؛ اصلاح شود، زیرا بسیار شنیده شد که برخی کارخانهها به دلیل کمآبی تعطیل میشوند که این تبعات همان رفتارهای غیر کارشناسی است. در حال حاضر شرکتهای معدنی بر اینکه زنجیره ارزش را در محدوده خود استان کامل کنند، اصرار دارند و همین امر موجب شده تولیدکنندگان به راهاندازی پروژههای بسیار گرانقیمت انتقال آب تن بدهند.
مطالعات ما نشان میدهد، احداث واحدهای فولادی در سواحل جنوب کشور مشکلات این بخش را در تامین آب مرتفع خواهد کرد، در غیر این صورت با مشکلات عدیدهای در تامین آب مواجه خواهیم شد.
در این سالها مقرر شده بود تا مجوز برای ساخت کارخانه تولید فولاد در داخل ایران داده نشود؛ اما تنها یک واحد با ۶/ ۱میلیون تن احیای مستقیم تولید در چابهار در حال احداث است و اقداماتی نیز در هرمزگان در دستور کار قرار گرفته است.
اما متاسفانه بسیاری از واحدهای تولیدی قصد داشتند آب موردنیاز را از طریق پساب تامین کنند و هیچ محاسبهای در این راستا صورت نگرفت.
مهمترین مشکل طی این سالها آن بود که سرمایهگذار برای امکانسنجی احداث پروژه فولادی از محاسبات دقیق استفاده نمیکرد و برخی از مسوولان تامین آب مجوزها را با تحت فشار قراردادن ادارهها در استانها میگرفتند.