تنش و التهاب در زنجیره فولاد در سالهای گذشته به قدری شدت گرفته که تمامی مسئولان و سیاستگذاران در قوای گوناگون تصمیم گرفتهاند به این موضوع ورود و راهحلی برای رفع آن پیدا کنند. این التهابات به قدری جدی هستند که در سالهای اخیر شاهد ورود نمایندگان مجلس و تلاش برای تصویب طرحی برای تنظیم این زنجیره بودهایم.
بیثباتی در زنجیره فولاد به ضرر تولید
ورود هر یک از نهادها به موضوع تنظیم بازار فولاد بسته به جهتگیری آنها، موافقان و مخالفانی دارد. طبیعتا تولیدکنندگان نیز در چنین شرایطی به دنبال حفظ منافع خود هستند. با این وجود باید تاکید کرد که تداوم تنشها برای بازه زمانی چندساله در زنجیره فولاد غیرمنطقی است.
در نتیجه از سیاستگذاران مسئول مستقیم این بخش یعنی وزارت صنعت، معدن و تجارت انتظار میرود راهکاری اساسی برای رفع این چالش بیندیشند.
متاسفانه باید اقرار کرد اقدامات و تلاشهای انجام شده در این زنجیره برای ثباتبخشی به شرایط تولید و همچنین تنظیم بازار نهتنها نتیجهبخش نبودهاند، بلکه هر روز چالشی جدید در مسیر فعالیت صنایع ایجاد میشود.
بسیاری از تولیدکنندگان با مشکلات جدی در روند فعالیت خود روبهرو هستند که حتی زمینه کاهش قابل توجه تولید را برای آنها فراهم کرده است. بدون تردید بیتوجهی به نظرات فعالان زنجیره فولاد به ویژه در بخش خصوصی و نهادهای فعال در این بخش، خود تاثیری بسزا بر بروز چالش در این زنجیره دارد. روند اشتباه سیاستگذاری در زنجیره فولاد در شرایطی اجرایی میشود که این روند بیثبات در زنجیره فولاد نیز به ضرر تولید و اقتصاد کشور است.
متاسفانه در ماههای گذشته شاهد تصمیمات غیرکارشناسی از سوی سیاستگذاران برای زنجیره فولاد بودهایم. از جمله مهمترین این سیاستهای اشتباه و ضد تولید میتوان به الزام عرضه ۱۰۰ درصدی محصولات زنجیره فولاد در بورس کالا اشاره کرد.
اجرای این سیاست در حلقههای انتهایی زنجیره که تولید کننده محصول نهایی هستند و ظرفیت تولیدشان به مراتب بالاتر از نیاز کشور است، تنها به منزله دشوار کردن شرایط برای تولیدکنندگان به شمار میرود. همین سیاست اشتباه نیز با تبعیض اجرایی میشود؛ یعنی روی تولیدکنندگان حلقههای انتهایی این زنجیره حساسیت بیشتری برای اجرای این سیاست وجود دارد. تبعیض سیاستگذاران به ضرر فعالان و تولیدکنندگان بخش خصوصی است و تولید را در این بخش تحتتاثیر قرار میدهد.
وضع عوارض صادراتی روی محصولات زنجیره فولاد بهویژه در حلقههای انتهایی این زنجیره، یکی دیگر از سیاستهای اشتباهی بود که با هدف تنظیم بازار فولاد اجرایی شد اما نه تنها نتیجهبخش نبود، بلکه تنها مانع صادرات صنعتگران شد.
در ادامه باید تاکید کرد که بسیاری از چالشها و مشکلات یاد شده در نبود تعامل میان سیاستگذاران با فعالان صنعتی یا بخش خصوصی، ایجاد میشود؛ در نتیجه این موضوع به اخذ تصمیمات غیرکارشناسی منتهی میشود و حتی آسیبهایی را به تولید تحمیل میکند.
توجه به این نکته ضروری به نظر میرسد که تداوم سیاستهای اشتباه و غیرکارشناسی به ضرر فعالان صنعت فولاد تمام میشود و حتی میتواند به توقف تولید در برخی از حلقههای تولید منجر شود؛ بنابراین اصلاح این شرایط ضروری به نظر میرسد.
بنابراین پیشنهاد میشود برای رفع چالشهای یاد شده و همچنین حفظ منافع تولیدکنندگان در زنجیره فولاد، از نظرات انجمنهای تخصصی فعال در این بخش استفاده شود. در چنین شرایطی میتوان به سیاستگذاری ضمن حفظ منافع تولیدکنندگان و همچنین کوتاه شدن دست دلالان از بازار امید داشت.
منبع : آرتان پرس