جستجو

خوزستان – اندیمشک – روز – داخلی
دفتر فولاد زاگرس اندیمشک
شرح تصویر:
مرد و زن، دراز و کوتاه، تعدادی خبرنگار داخل سالن کنفرانس نشسته و انتظار ورود کسی را می‌کشند.
در سالن باز می‌شود و عاقله‌مردی حدوداً ۴۵ ساله وارد می‌شود؛ مهندس رضا شریفی، مدیرعامل فولاد اندیمشک.
موضوع:
قرار بر آن شده تا پس از پذیره‌نویسی فولاد اندیمشک در تالار بورس، با جذب ۳۰٪ از سرمایه‌ی موردنیاز، تعجیلی چند برابری در اتمام و بهره‌برداری از پروژه به انجام برسد.
کل داستان همین بود.
الباقی جلسه پر بود از آمار و ارقام و مخبرین بورسی که تند و تند نت‌برداری می‌کردند و سؤال‌های خود را برای مصاحبه‌ی اختصاصی یادداشت می‌کردند.
من یادداشت نکردم ولی یه چیزایی یادم مونده.
اینکه سهامدارای پروژه تا به امروز کاوند نهان‌زمین و فولاد خوزستان و فولاد مبارکه بودن و قراره سالانه تا ۸۰۰٬۰۰۰ تن فولاد تولید کنه.
در جلسه مطرح شد که با به‌کارگیری از تکنولوژی‌های جدید و چرخهٔ ابدی آب، به کمترین میزان مصرف آب در صنایع فولادی خواهند رسید.
تا اینجاش که کم‌ و بیش شد عین بقیه.
اما، نکته‌ای که شریفی مدام روی اون تأکید می‌کرد مزایای نسبی پروژه در مقایسه با سایر صنایع فولادی بود.
● دسترسی آسان به مواد اولیه،
(از طریق سرمایه‌گذاران اصلی پروژه)
● نزدیکی با منبع ناتمام تأمین آب،
(۷ کیلومتر تا سد کرخه)
● مجاورت با خطوط ریلی و جاده‌ای،
(۱۵ کیلومتر تا راه‌آهن سراسری)
● در دسترس بودن خطوط انتقال انرژی
(۱۵ کیلومتر تا خط اصلی انتقال برق)
که هر یک به‌تنهایی معضلی بزرگ از یک شرکت فولادی رو برطرف می‌کنه.
مثلاً همون اتصال به خطوط حمل‌ونقل ریلی می‌تونه ضمن کم‌ کردن مصرف سوخت و بار ترافیک و آمار تلفات جاده‌ای، با تسریع و تسهیل در ورود مواد اولیه و خروج محصول تولیدی، نقش بسزایی در کاهش هزینه‌ی تولید و افزایش سود سالانه ایفا کنه.
ولی چیز دیگه‌ای توی ذهن من بود.
اینکه آیا این مزیت نسبی، تهدیدی برای منابع طبیعی و ذخایر کشوری نیست؟
ذخایر زاینده‌رود هم بی‌انتها به‌نظر می‌اومد.
سفره‌های زیرزمینی فلات مرکزی هم مثلاً تمام‌نشدنی بود.
اما هم زاینده‌رود خشکید و هم فلات مرکزی دچار معضلات فرونشست شد.
خواستم با یه ژست برنده، طرح مسئله کنم که به‌خاطر جلسه‌ی مدیرعامل با مقامات استانی مقدور نشد.
پس وقت من و تیم رسانه‌ای بورسی به بازدید از محوطه‌ی ساخت کارخانه و سد کرخه گذشت. در طرح احداث کارخانه، محل ذخیره و تأسیسات بازیافت آب مصرفی جانمایی شده بود، اما اثری از تصفیه‌خانهٔ پساب و فاضلاب شهری برای تأمین آب کارخانه نبود.
به‌خاطر تداوم خشکسالی‌ها هم سطح آب دریاچه‌ی سد به‌طرز نگران‌کننده‌ای پایین اومده بود؛ حالم بدتر شد.
یعنی این بود اون منبع ناتمام آبی؟!
همینه دیگه، از یه طرف بانگ بلند مزیت نسبی و از طرف دیگه پچ‌پچ‌های درگوشیِ ناترازی و بحران آب.
توی راه اقامتگاه، مدام داشتم آمار و ارقامی که شنیده بودم رو مرور می‌کردم.
مصرف سالانه‌ی ۱٫۲۶ میلیون مترمکعب آب…
صرفه‌جویی بیش از ۶۰٪ی در آب مصرفی به مدد تکنولوژی نوین…
از شما چه پنهون، می‌خواستم بشینم پای سیستم و کمی اطلاعات مربوط به سد کرخه رو استخراج کنم. به خیال خودم می‌خواستم زنگ خطری باشم برای منابع آبی سد کرخه و شهر و روستاهای پایین‌دستی.
و اما نتیجه:
سد کرخه یکی از بزرگ‌ترین سد‌های خاکی جهان است.
و بزرگ‌ترین سد خاکی خاورمیانه.
۴۷ کیلومتر مربع، وسعت دریاچه‌ی سد.
حجم کل مخزن: ۷٫۳ میلیارد مترمکعب.
ارقام اصلاً قابل مقایسه نیست!
۷٬۳۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰ مترمکعب حجم مخزن سد.
۲٬۲۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰ مترمکعب آب کشاورزی.
بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ میلیون مترمکعب سهم محیط‌ زیست.
۲۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰ مترمکعب هدررفت تبخیر از سطح سد.
۱۵۰٬۰۰۰٬۰۰۰ مترمکعب شُرب و مصارف خانگی.
و
۱٬۲۶۰٬۰۰۰ مترمکعب مصرف فولاد زاگرس اندیمشک.
حالا
میزان ذخیره‌ی سد در اردیبهشت ۴۰۴ معادل ۱٫۳۴ میلیارد مترمکعب بوده.
(معادل ۱۸٪ ظرفیت کلی)
و
مجموع برداشت از سد کرخه برای مصارف کشاورزی، محیط‌ زیست، شرب و تبخیر معادل ۲٫۹۵ میلیارد مترمکعب.
اگه این اعداد رو کنار هم بذاریم، نتیجه‌ی جالبی به‌دست میاد.
می‌دونین یعنی چی؟
یعنی سهم مصرف فولاد زاگرس اندیمشک از سهم کل برداشت سد کرخه معادل ۰٫۰۴٪ است، در واقع معادل هیچ.
اما
اگه از همین امروز سد کرخه هیچ ورودی آبی نداشته باشه، با همین میزان موجودی فعلی، حداکثر ۶ ماه جواب‌گوی تقاضای مصرف استان‌های خوزستان و ایلام خواهد بود.
ترسناکه، نه؟

خوزستان – اندیمشک – شب – داخلی
هتل آوان
سرم داغ شده…
دمت گرم فولاد زاگرس اندیمشک.
عجب جانمایی خوبی داری.
در جوار بزرگ‌ترین سد مخزنی خاورمیانه، با بهره‌گیری از جدیدترین متد تولید فولاد، مطابق آمار، بهترین تدبیر رو برای تأمین و صرفه‌جویی در مصرف آب انجام دادی.
اما دست قحار طبیعت که این‌بار از آستین خشکسالی چندین‌ساله خارج شده، سرنوشت بحران آب را به‌گونه‌ای دیگر رقم زده.
این یعنی تقابلِ تدبیر بشر با تقدیرِ طبیعت.
چاره‌ای نیست، تصمیم‌گیران حوزه‌ی صنعت هرچه در توان داشتند انجام دادند؛ از جانمایی بهینه تا تکنولوژی‌های به‌روز دنیا. حالا فقط باید دست به دعا و چشم به آسمان بدوزیم تا با تغییر الگوی بارش و پایان دوره‌ی خشکسالی، بحران آب حل بشه.
خلاصه اینکه کمافی‌السابق در حوزه‌ی مصارف خانگی صرفه‌جویی کنیم و انگشت اتهام به‌سمت صنعت بگیریم، تا بخش کشاورزی با خیال آسوده در گرم‌ترین نقطه‌ی کشور، کشت غرق‌آبی برنج انجام دهد و با کیلومترها کانال سنتی، در زمین‌های داغ و تشنه‌ی جنوب، آب ارزشمند را به مزارع هندوانه‌ی صادراتی برساند.
حالا ما می‌دونیم گره‌ی کار کجاست، هرچند همیشه انگشت اتهام به‌سوی صنعت فولاد است.

✍️ نظام‌الدین عرب‌زاده جمالی

 

منبع: معدن‌مدیا

لازم به ذکر است مسئولیت حقوقی تمامی محتواهای تولیدی معدن‌مدیا به عهده رسانه «نوآوران معدن» با شناسه مجوز 88190 می‌باشد؛ سایر محتواهای درج‌شده بازنشر و با ذکر منبع است.