جستجو

گزارش اخیر انجمن بین‌المللی مطالعات مس نشان می‌دهد که بازار جهانی مس تصفیه‌ شده تا سال ۲۰۲۶ با کمبود ۱۵۰ هزار تنی روبه‌رو خواهد شد. پیش‌بینی ارائه شده برخلاف برآوردهای پیشین این انجمن مبنی بر ایجاد وضعیت مازاد عرضه مس تا سال مذکور است. این تغییر در ارزیابی‌های صورت گرفته از سوی انجمن مذکور نه حاصل نوسانات مقطعی تقاضا بلکه ناشی از محدودیت‌های ساختاری عرضه فلز سرخ است که از عواملی همچون کاهش عیار ذخایر معدنی، افزایش هزینه‌های سرمایه‌گذاری و تاخیر در صدور مجوزها برای راه‌اندازی و یا توسعه پروژه‌های مس سرچشمه می‌گیرد. براساس پیش‌بینی‌های صورت گرفته، رشد ظرفیت تولید مس تصفیه‌ شده در سال ۲۰۲۶ به تنهایی ۰٫۹ درصد کاهش می‌یابد و این امر ناتوانی این صنعت را در تامین حجم تقاضای جدید مصرف‌کنندگان، حتی در شرایط افزایش قیمت‌ها آشکار می‌سازد.

افزایش تقاضا برای اجرای فرایند الکتریکی‌سازی، رشد استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر، روند صعودی توسعه زیرساخت‌های هوش مصنوعی و رشد جمعیت باعث شده است تقاضا برای فلز سرخ در بلندمدت افزایش چشمگیری را تجربه کند.

در چنین شرایطی، گذار از وضعیت مازاد تولید به کمبود عرضه، زمینه را برای توسعه پروژه‌های سرمایه‌بر با بهره‌وری بالاتر، اکتشاف ذخایر مس پرعیار و سرمایه‌گذاری در حوزه‌های با ثبات اقتصادی بیشتر فراهم ساخته است؛ عواملی که چگونگی روند بازتخصیص سرمایه‌ در بازار سهام فلز سرخ را طی سال‌های پیش‌رو تعیین خواهند کرد.

تغییر وضیعت بازار مس از مازاد تولید به کمبود ساختاری در دسترسی و عرضه

آخرین پیش‌بینی انجمن بین‌المللی مطالعات مس، حاکی از یک دگرگونی ساختاری در بازار فلز سرخ است. پس از چند سال وضعیت مازاد نسبی تولید مس، این انجمن انتظار دارد بازار مس تصفیه‌ شده در سال ۲۰۲۶ با کمبود ۱۵۰ هزار تنی مواجه شود. انجمن بین‌المللی مطالعات مس این تغییر ماهیت وضعیت مس را نه ناشی از نوسانات دوره‌ای بلکه به‌ عنوان یک تحول سیستمی ارزیابی کرده است.

طبق پیش‌بینی‌های ارائه شده، میزان رشد سالانه تولید مس تصفیه‌ شده از ۳٫۴ درصد در سال ۲۰۲۵ به ۰٫۹ درصد در سال ۲۰۲۶ افت پیدا خواهد کرد؛ چراکه حجم عرضه آن در مقایسه با شتاب چشمگیر تقاضا برای این فلز روندی نزولی را تجربه می‌‎کند.

در همین راستا، نرخ کاهش حجم ذخایر مس از نرخ جایگزینی آن پیشی گرفته و زنجیره جهانی تامین فلز در وضعیت محدودیت دسترسی قرار خواهد گرفت. از این رو انتظار می‌رود مس از یک کالای صنعتی به منبعی راهبردی و با دسترسی محدود تبدیل شود که روند افزایش قیمت آن، بیش از هر عامل دیگری به محدودیت‌های استخراج این فلز وابسته خواهد بود.

این تغییر به وجود آمده در بازار مس از وضعیت مازاد تولید به کمبود عرضه، تغییری پایدار در منطق سرمایه‌گذاری را ایجاد خواهد کرد. در حال حاضر قیمت مس تابع محدودیت‌های عرضه و نه شوک‌های به وجود آمده از سمت تقاضا بوده که در نتیجه آن، پروژه‌های کم‌هزینه و با بهره‌وری بالاتر بیشترین سود را از شرایط به وجود آمده خواهند برد.

کمبود ساختاری و دسترسی به مس در شرایط فعلی بازار

بررسی‌های صورت گرفته نشان می‌دهد عیار متوسط ذخایر مس که در گذشته حدود یک تا ۲ درصد بود، اکنون به کمتر از ۰٫۷ درصد در مقیاس جهانی کاهش یافته است. این روند شرکت‌های معدنی را ناگزیر ساخته تا برای تولید هر تن مس، حجم بسیار بیشتری از سنگ معدن را فرآوری کنند. حتی سرمایه‌گذاری‌های چندمیلیارد دلاری همچون سرمایه‌گذاری ۱۰ میلیارد دلاری شرکت «BHP» در معدن «Escondida»، تنها به حفظ سطح ظرفیت تولید تولید منجر خواهد شد.

این وضعیت که از آن با تعبیر «تلاش گسترده برای حفظ وضعیت موجود» یاد می‌شود، نشان می‌دهد عامل کاهش حجم ذخایر معدنی و فرسایش زمین‌شناختی، جایگزین نوسانات دوره‌ای قیمت و وضعیت تولید به‌ عنوان عنصری تعیین‌کننده در صنعت مس شده است.

در واکنش به این شرایط، شرکت‌های فعال در حوزه اکتشاف به‌ دنبال ذخایر پرعیارتر با امکان استخراج در عمق کمتر در محیط‌های با ریسک سرمایه‌گذاری پایین‌تر هستند. به‌ عنوان مثال، شرکت «Gladiator Metals» عملیات حفاری را در منطقه «Whitehorse Copper Belt» واقع در قلمرو یوکان کانادا آغاز کرده است. در این ذخایر، سنگ‌های معدنی با عیار بیش از ۱٫۵ درصد مس برآورد شده‌اند.

این شرکت دستیابی به حجم ذخایر بیش از ۱۰۰ میلیون تن مس با عیاری بالاتر از یک درصد را هدف‌گذاری کرده است و انتظار می‌رود نخستین برآورد رسمی ذخایر قابل‌ برداشت در آن طی سه‌ ماهه نخست سال ۲۰۲۶ منتشر شود. چنین اکتشاف‌هایی نشان می‌دهد که کشف ذخایر پرعیار مس می‌تواند در بازارهایی که از منظر عرضه با محدودیت مواجه هستند، ارزش‌افزوده‌ای فراتر از انتظار را ایجاد کند.

چالش‌های تامین مالی پروژه‌های جدید مس

ارزیابی‌های انجام شده نشان می‌دهد که میانگین هزینه سرمایه‌گذاری برای پروژه‌های جدید مس تقریبا دو برابر شده و از حدود هشت تا ۱۲ هزار دلار به‌ ازای هر تن ظرفیت سالانه به ۱۵ تا ۲۰ هزار دلار افزایش یافته است؛ موضوعی که به نظر می‌رسد صدور مجوز برای راه‌اندازی پروژه‌های جدید فلز سرخ را با محدودیت جدی مواجه می‌سازد.

در مقابل، پروژه‌های جدیدی که میانگین هزینه سرمایه‌گذاری در آن‌ها کمتر از ۱۲ هزار دلار به‌ ازای هر تن ظرفیت تولید پیش‌بینی شده باشد، از مزیت ساختاری قابل‌ توجهی برخوردار خواهند بود. پروژه شرکت «Marimaca Copper» در شمال شیلی را می‌توان یک نمونه بارز از برخورداری از چنین مزیتی عنوان کرد. شرکت مذکور قصد دارد تصمیم نهایی در خصوص تخصیص سرمایه‌ به پروژه مس را در نیمه دوم سال ۲۰۲۶ نهایی کرده و فرایند راه‌اندازی آن را آغاز کند.

به گفته هایدن لاک، مدیرعامل شرکت «Marimaca Copper»، میانگین هزینه سرمایه‌گذاری این شرکت کمتر از ۱۲ هزار دلار برای هر تن ظرفیت تولید مس پیش‌بینی شده است که از این نظر یک مزیت محسوب می‌شود.

بحران در صدور مجوز برای توسعه و راه‌اندازی معادن مس

در حال حاضر، میانگین زمان صدور مجوز در حوزه‌های اصلی معدنی به سه تا پنج سال افزایش یافته است؛ عاملی که باعث کندی قابل‌توجه در روند آغاز به کار پروژه‌های جدید شده است. این تاخیر، موجب انتقال گسترده سرمایه‌ها به سمت کشورهای آمریکای جنوبی شده اما در عین حال، ریسک‌های مرتبط با صدور مجوز فعالیت و بی‌ثباتی سیاسی به وجود آمده پیرامون آن را نیز افزایش داده است.

به دلیل نزدیکی موقعیت جغرافیایی محل فعالیت شرکت «Gladiator Metals» به شهر «Whitehorse»، این شرکت از الزام به ایجاد اردوگاه‌های پرهزینه و موقت کارگران و تخصیص سرویس ایاب و ذهاب هوایی بی‌نیاز شده و با امضای توافق‌نامه تامین مالی بخش تولید با جامعه بومی «Kwanlin Dün»، توانسته است در مراحل اولیه پروژه، مجوز اجرای مسئولیت‌های اجتماعی را دریافت کند.

گفتنی است منطقه یوکان در کانادا به‌ واسطه زیرساخت‌های توسعه‌یافته و سیستم نظارتی شفاف خود، یکی از حوزه‌های برجسته برای سرمایه‌گذاری در بخش معادن به‌ شمار می‌رود. به‌ طور کلی، کمبودهای ساختاری در زنجیره تامین جهانی به سود پروژه‌هایی تمام می‌شود که از بهره‌وری سرمایه‌ای بالا و پیش‌بینی‌پذیری مقرراتی به نسبت بهتری برخوردارند. از این رو، سرمایه‌گذاران باید تمرکز خود را بر اکتشاف ذخایر پرعیار و روند توسعه‌ کم‌هزینه پروژه‌ها در کشورهایی با سیستم مجوزدهی شفاف معطوف کنند.

افزایش تقاضای مس در پی توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر و زیرساخت‌های شبکه برق

به منظور تولید برق تجدیدپذیر، به حجم بسیار بالایی از مس نیاز خواهد بود؛ به‌ طوری که برای تولید هر گیگاوات انرژی خورشیدی، به سه تا پنج هزار تن مس و به منظور تولید هر گیگاوات انرژی بادی فراساحلی، به حدود ۹ هزار و ۵۰۰ تن مس احتیاج است. در همین زمینه، توسعه پروژه سنگ‌شویی توده‌ای (هیپ‌لیچینگ) شرکت «Marimaca Copper»، نمونه‌ای از تلاش تولیدکنندگان هم‌سو با توسعه اقتصاد چرخشی به شمار می‌آید. این فرایند، کربن تولیدی را حدود ۳۸ درصد بیشتر به نسبت روش فلوتاسیون فرآوری سنگ معدن مس کاهش می‌دهد و به‌ عنوان یک مزیت کلیدی در استدانداردهای مبتنی بر شاخص محیطی، اجتماعی و حاکمیتی (ESG) شناخته می‌شود.

توسعه هوش مصنوعی و مراکز داده: محرک‌های جدید تقاضا برای فلز سرخ

مراکز داده مبتنی بر هوش مصنوعی، به‌ عنوان یکی از مصرف‌کنندگان جدید و عمده فلز مس شناخته می‌شوند. هر مرکز داده در مقیاس گسترده، نیازمند مقادیر قابل‌توجهی مس برای راه‌اندازی سامانه‌های توزیع برق و سیستم خنک‌سازی است. در همین رابطه، شرکت «Fitzroy Minerals» با تمرکز بر اکتشاف ذخایر چندفلزی شامل مس، مولیبدن و رنیوم، در موقعیتی راهبردی برای پاسخ به نیازهای صنعت انرژی‌های پاک و مراکز داده قرار دارد.

پروژه «Caballos» این شرکت واقع در شیلی، یک ذخیره جدید کانی‌سازی مس، مولیبدن، طلا و رنیوم معرفی شده است. لازم به ذکر است که در حال حاضر شیلی حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد رنیوم جهان را تامین می‌کند. در مرحله دوم حفاری‌های صورت گرفته در معدن مس «Buen Retiro» تحت مدیریت همین شرکت، ذخایری با عیار ۱٫۹۴ درصد مس کشف شده است.

افزایش قیمت و نوسانات آن در بازار جهانی مس

بازار جهانی مس در حال گذار از وضعیت مازاد تولید به کمبود ساختاری در عرضه است؛ تغییری که نه‌ تنها موازنه فیزیکی روند عرضه و تقاضای فلز سرخ را دگرگون کرده بلکه چارچوب ارزش‌گذاری سهام شرکت‌های معدنی مرتبط با این فلز را نیز به‌ طور بنیادین تغییر داده است.

در این شرایط جدید، بهره‌وری عملیاتی و نحوه تخصیص سرمایه نسبت به مقیاس تولید اهمیت بیشتری یافته‌ است زیرا افزایش حجم تولید دیگر تنها عامل تضمین‌کننده رشد بازدهی اقتصادی محسوب نمی‌شود.

افزایش هزینه‌کرد راه‌اندازی پروژه‌های جدید مس نشان می‌دهد که تعیین نرخ ۴٫۵ تا پنج دلار به‌ ازای هر پوند برای هزینه تولید این فلز در مقایسه با نرخ سه دلار به‌ ازای هر پوند ممکن است برخی از تولیدکنندگان را از تخصیص سرمایه برای راه‌اندازی پروژه‌های جدید منصرف کند.

در چنین شرایطی، توسعه‌دهندگانی که قادر به تحقق رشد بازدهی اقتصادی برای هزینه‌کردهای تولید مس کمتر از ۴٫۵ تا پنج دلار به‌ ازای هر پوند باشند، از مزیتی راهبردی در بازار جهانی این فلز برخوردار خواهند بود؛ چراکه تامین مالی در صنعت مس به‌ شدت گزینشی و رقابتی شده است.

حفظ حاشیه سود به‌جای افزایش ظرفیت تولید مس

تولیدکنندگان بزرگ مس اکنون بیش از افزایش ظرفیت تولید، بر پایداری حاشیه سود عملیاتی خود تمرکز دارند. به عنوان مثال، شرکت «Fitzroy Minerals» استراتژی خود را بر شناسایی فرصت‌هایی با حجم سرمایه‌گذاری پایین و زمان‌بندی بهره‌برداری کمتر بنا کرده است. این شرکت از سازوکار منحصربه‌فردی برای کاهش ریسک همچون حق بازخرید ۳۰ درصدی سهام شرکت «Pucobre S.A» در پروژه مس «Buen Retiro» بهره برده است که در صورت اجرا، معادل سه برابر سرمایه‌گذاری انجام‌ شده برای شرکت «Fitzroy Minerals» سودآوری عملیاتی خواهد داشت. چنین ساختارهایی امکان حفظ انعطاف مالی و تمرکز بر دستیابی به بازدهی اقتصادی بهینه را برای تولیدکنندگان مس فراهم می‌کند.

رشد اهمیت راهبردی شرکت‌های اکتشافی با پتانسیل بهره‌وری بالاتر

در دهه گذشته، کمتر از ۱۰ پروژه اکتشافی بزرگ مس در سطح جهان گزارش شده است. این ضعف عملکردی در توسعه پروژه‌ها، صنعت مس را با یک وضعیت کسری بحرانی در پروژه‌های آماده برای توسعه مواجه کرده است.

در پی کاهش نرخ موفقیت اکتشاف و پایان یافتن ذخایر مس با امکان استخراج در عمق کمتر، توجه بازار مس به سمت کشف ذخایر پرعیار جدید در مناطق با ثبات زمین‌شناسی بالاتر معطوف شده است. کاهش تعداد پروژه‌های اکتشافی بزرگ طی سال‌های اخیر، موجب ناهم‌ترازی بنیادی بین افت ذخایر انبارها و امکان جایگزینی این ذخایر شده است.

در نتیجه این اتفاق، شرکت‌های بزرگ بیش از پیش ناگزیرند به جای توسعه پروژه‌های سبز، عمر معادن تحت مدیریت خود را افزایش دهند. این روند نشان می‌دهد که کاهش عیار ذخایر معدنی، در حال بازتعریف صنعت مس بوده و این موضوع اهمیت راهبردی شرکت‌های اکتشافی با پتانسیل بهره‌وری بالاتر را در حوزه‌های معدن‌خیز جدید بیش از هر زمان دیگر افزایش داده است.

منطق جدید سرمایه‌گذاری در بازار مس

براساس داده‌ها و پیش‌بینی‌های ارائه شده از سوی انجمن بین‌المللی مطالعات مس، منطق سرمایه‌گذاری در صنعت مس در حال بازتعریف است. تا سال ۲۰۲۶، ایجاد وضعیت کسری ساختاری در حجم عرضه مس، جایگاه این فلز را از یک کالای صنعتی به یک دارایی استراتژیک تغییر داده و منجر به ایجاد فرصت‌های سرمایه‌گذاری چندساله مبتنی بر شرایط محدودیت در عرضه خواهد شد.

هم‌زمان، افت عیار ذخایر معدنی و افزایش هزینه‌کردهای تولید باعث تعیین نرخ هزینه ‌سرمایه‌گذاری ۴٫۵ تا پنج دلار به‌ ازای هر پوند ظرفیت تولید مس شده است؛ به‌ گونه‌ای که تنها پروژه‌های با بهره‌وری بالاتر قادر به حفظ روند روبه‌رشد سودآوری خود در چنین شرایطی خواهند بود.

توسعه پروژه‌های با بهره‌وری سرمایه‌ای بالا مانند پروژه مس شرکت «Marimaca Copper» نشان می‌دهد که عواملی همچون هزینه‌کردهای پایین، امکان دریافت آسان مجوز فعالیت و به‌کارگیری روش‌های تولید کم‌کربن، می‌تواند توجه سرمایه‌گذاران نهادی را به‌ ویژه زمانی که این پروژه‌ها با استانداردهای مبتنی بر شاخص ‌محیطی، اجتماعی و حاکمیتی (ESG) در یک راستا قرار داشته باشند، به خود جلب کند.

در همین راستا، اکتشافات ذخایر پرعیار در مناطقی مانند کمربند مسی یوکان، اهمیت سرمایه‌گذاری مبتنی بر اکتشاف را افزایش داده است؛ موضوعی که در بازاری با کمبود ذخایر مس پرعیار اهمیت ویژه‌ خواهد داشت.

شرکت‌هایی مانند شرکت «Fitzroy Minerals» که در زمینه اکتشاف و تولید چندفلزی‌ها شامل مس، مولیبدن و رنیوم فعالیت می‌کنند، از مزیت استراتژیک قابل‌توجهی در زنجیره تامین فلزات حیاتی برخوردارند. این فلزات، به‌ ویژه در توسعه انرژی‌های پاک و زیرساخت‌های فناوری‌های نوین مانند مراکز داده و هوش مصنوعی نقشی کلیدی دارند.

برخورداری از ویژگی فعالیت در بخش استخراج و تولید چندفلزی‌ها، امکان انعطاف در مدیریت سرمایه، کاهش ریسک وابستگی به یک محصول و بهره‌گیری از فرصت‌های نوسانات قیمتی متفاوت در بازار را فراهم می‌کند و این شرکت را در جایگاه مناسبی برای پاسخ به افزایش تقاضای جهانی برای فلزات استراتژیک قرار می‌دهد.

در همین رابطه، کشورهایی با ثبات مقرراتی و شفافیت در سیستم مجوزدهی مانند کانادا و شیلی، هم‌اکنون به مقاصدی جذاب برای سرمایه‌گذاری در پروژه‌های فلز سرخ تبدیل شده‌اند. همچنین، پروژه‌هایی که زمان‌بندی توسعه آن‌ها با روند رشد تقاضای چندساله هم‌راستا باشد، بیشترین بهره را از ورود بازار به فاز کمبود دسترسی به مس خواهند برد.

بر همین اساس به نظر می‌‌رسد که در بازار مس هم‌اکنون تمرکز بر کیفیت به جای افزایش حجم تولید، به‌ عنوان عامل کلیدی موفقیت در آینده مطرح است.

آغاز عصر بازتعریف نقش مس در صنایع و توسعه فناوری‌ها

آن‌طور که به نظر می‌رسد، چالش‌های صنعت مس ماهیتی ساختاری داشته‌اند؛ به طوری که از یک سو عیار ذخایر این فلز در حال کاهش بوده و هزینه‌های سرمایه‌ای روندی افزایشی به خود گرفته‌اند و از سوی دیگر موانع مقرراتی به نسبت گذشته بیشتر شده‌اند.

پیش‌بینی کمبود ۱۵۰ هزار تنی از سوی انجمن بین‌المللی مطالعات مس نه یک استثنا بلکه پیش‌نمایی از آینده‌ای است که در آن، کاهش سرمایه‌گذاری همراه با افت حجم ذخایر پرعیار و افزایش شتاب تقاضا برای فلز سرخ با توجه به رشد سرعت اجرای فرایند الکتریکی‌سازی و توسعه چشمگیر زیرساخت‌های هوش مصنوعی هم‌زمان شده است.

با افزایش سرعت اجرای فرایندهای الکتریکی‌سازی و دیجیتالی شدن اقتصاد، انتظار می‌رود مس نقش غیرقابل جایگزینی به‌ عنوان ستون فقرات پیشرفت صنایع و توسعه فناوری‌های نوین ایفا کند.

منبع: فلزات آنلاین

لازم به ذکر است مسئولیت حقوقی تمامی محتواهای تولیدی معدن‌مدیا به عهده رسانه «نوآوران معدن» با شناسه مجوز 88190 می‌باشد؛ سایر محتواهای درج‌شده بازنشر و با ذکر منبع است.