ورود سنگآهن به بورس کالا، اتفاقی مهم است که باعث شده زنجیره فولاد در بورس کالا، کاملتر شده و قیمت این محصول با شفافیت بیشتری تعیین شود.
به گزارش معدن مدیا به نقل از فلزات آنلاین ، محمدعلی احمدزاده اصل که سابقه ریاست هیئت مدیره شرکت معادن و فلزات و همچنین هیئت مدیره چادرملو را دارد و سالها در صنایع مس و معدن فعالیت داشته، این اقدام را مفید و مؤثر دانسته و معتقد است که فروش مواد معدنی در بورس کالا بر مبنای قیمتهای بینالمللی، پای سرمایهگذاران خارجی را به بخش معادن باز خواهد کرد.
عرضه سنگآهن در بورس کالا را چگونه ارزیابی کردهاید؟
فولاد و سنگآهن از صنایع برتر و بالادستی و جزو منابع ملی ما محسوب میشوند. به دلیل اینکه سنگآهن از معادن بزرگ است توسط دولت اداره میشده اما تاکنون بازدهی خاصی از آن ندیده بودیم؛ درصورتیکه میتوانستیم با مزیت بزرگ معدن، زنجیره تولید را در صنعت فولاد توسعه بیشتری دهیم و از واردات بینیاز شویم و حتی آن را صادر کنیم. حال با عرضه سنگآهن در بورس کالا و تکمیل این چرخه و همچنین استفاده از تکنولوژی روز دنیا به تولید صنایع پاییندستی کشور و در کل صنعت فولاد کمک بیشتری خواهد شد.
موضوع مهم دیگر این است که صنایع بزرگ ما به سرمایهگذاری خارجی نیاز دارند تا باعث رونق بیشتر صنایع پاییندستی نیز شوند. البته با ورود سنگآهن به بورس کالا عملا در صنایع بالادستی قدرت چانهزنی بزرگی پیدا میکنیم تا منابع ما از خامفروشی خارج شود، قیمت مناسب به آن تعلق گیرد و حتی موجب جذب سرمایههای بیشتری توسط بخش خصوصی در این صنعت شود. در سمت مقابل فروش مواد معدنی به قیمتهای بینالمللی میتواند در جذب سرمایههای خارجی در بخش معادن نیز موثر باشد.
این عرضهها چه تاثیری در بازار دارد؟
این اقدام در نهایت میتواند به سرمایهگذاری خارجی منجر شود زیرا میتوانند تکنولوژی روز را وارد این صنعت کنند و همچنین از لحاظ درآمدی نیز منفعت خوبی را نصیب شوند. از اتفاقات منفی که شاهد آن هستیم، قیمت پایین سنگآهن در کشور است که باعث شده سود اصلی به بخش آخر زنجیره فولاد رسد اما اگر بتوانیم قیمتگذاری را شفاف و سرمایهگذار خارجی را نیز وارد چرخه کنیم، به شکوفایی بازار سنگآهن کمک خواهد شد و میزان ارزش افزوده واقعی این محصول را شاهد خواهیم بود.
اینکه کل زنجیره در بورس وارد شود چقدر به قیمتگذاری واقعی محصول نهایی کمک خواهد کرد؟
قطعا کمک خواهد کند؛ اگر واقعا به دنبال توسعه صنعت هستیم باید از رویدادهای مخربی مثل شیوهنامههای دستوری و افراد رانتخوار دوری کنیم که فرصت و بستر اصلی برای این توسعه، ورود کل زنجیره به بورس کالا و کشف قیمت کالاها با یک رویکرد واحد یعنی اعتماد به عرضه و تقاضا است.
به اعتقاد بنده با استمرار عرضه زنجیره تولید فولاد در بورس کالا و گشایشهای بینالمللی، دور از انتظار نخواهد بود که به مرور سرمایهگذاران خارجی به دلیل شفافیت موجود در یک بستر معاملاتی یعنی بورس کالا، برای خرید در تالار بورس کالای ایران حضور یابند و در شرایطی رقابتی و برمبنای قیمتهای بینالمللی به معامله بپردازند اما در طرف مقابل وقتی با استدلالهای اشتباه به قیمتگذاری روی آوریم علاوه بر اینکه به اعتبار بورس کشورمان لطمه خواهیم زد، پویایی صنعت را نابود و رانت را وارد بازار خواهیم کرد.
پس باید تاکید کرد که سازوکار بورس کالا، قیمتها را شفاف میکند تا صنایع و بازیگران اقتصادی بتواند خود را بازیابی کنند. نمونه خیلی ساده در خصوص توسعه صنعت به واسطه احترام به مکانیسم عرضه و تقاضا به جای قیمتگذاری را میتوان در حوزه مس مشاهده کرد؛ مس به دلیل آنکه در بورس کالا و با قیمتی نزدیک به نرخهای جهانی معامله شده همواره مسیری هموار برای توسعه بیشتر و همچنین برنامهریزی مناسب برای آینده داشته است که و سایر بازارها نیز برای حذف رانتخواران باید به این شیوه منطقی معاملاتی روی آورند.
اگر فضای باز اقتصادی شکل گیرد، صنایع پاییندستی نیز توسعه پیدا خواهند کرد البته صنعت فولاد متأسفانه به دلیل قیمتگذاری غلط، دچار رانت شده که حتی به آهنفروشهای خردهپا نیز رسیده است. به عبارتی چون با اصرار سیاستگذار، محصول با قیمت پایینتر از نرخهای واقعی عرضه شده، یک «رانت قیمتی» در این بازار شکل گرفته که از بینرفتن این رانت ما را به «مدیریت هزینه» خواهد رساند به این معنی که به صورت کامل همه چیز بهینه و اقتصادی پیش خواهد رفت.
اکنون تاجر چینی که سنگآهن را از ما خریداری کند، هزینه کرده از راه جادهای و دریا به کشور خود برده و با هزینههای کارخانه، محصولی را تولید خواهد کرد و دوباره همین مسیر را برمیگردد و محصول را با قیمتی ارزانتر از قیمت ما در بازار به فروش میرساند! علت آن این است که اولویت ما در صنعت فولاد، حوزه تکنولوژی نبوده است بلکه ما با محبوس کردن قیمت واقعی سنگآهن داخلی، ضعفهای خود را پنهان کردهایم و کشور چین از رانت قیمت سنگآهن ما سواستفاده کرده و سود آن را برده است.
با همه این تفاسیر با عرضه سنگآهن در بورس کالا به مرور قیمت این محصول به نرخهای جهانی نزدیک خواهد شد تا بتوانیم شکوفایی صنعت را در کل زنجیره نه صرفا در بخشی خاص شاهد باشیم. باید قبول کنیم که توسعه هر بخش در صنعت فولاد از جمله حوزه بالادست، نیاز به جذب سرمایه و بهرهگیری از تکنولوژی جهانی دارد تا از ظرفیت نسبی که از منابع کشور استفاده کرده، نهایت بهرهبرداری را داشته باشیم.
قیمتگذاری واقعی سنگآهن در بورس کالا چقدر بر منافع سهامداران شرکتهای معدنی تاثیر دارد؟
اصولا وقتی شرکتهای سرمایهپذیر ما در بورس کالا حضور داشته باشند باعث رونق آن شرکت بورسی نیز خواهد شد. حتی شرکتهای تابعه سنگآهن و فولاد نیز وارد بورس شوند و درنهایت کل زنجیره وارد بورس شده و پتانسیل خود را بهصورت کامل و شفاف نشان خواهد داد. این اقدام، قطعاً منبع جذب سرمایه و منشأ سرمایهگذاری خواهد شد. از این مسیر، برای توسعه صنعت بر روی منابع مالی که از بازار تامین شده حساب باز کنیم و در واقع، منابع عظیم مالی و اقتصادی وارد تولید خواهد شد و بازار سرمایه، اولین مجموعهای است که از ورود سنگآهن به بورس کالا استقبال کرده است.