آینده نگر/منبع: نیویورک تایمز
روچیر شارما، استراتژیست ارشد موسسه مورگان استنلی و نویسنده کتاب «ظهور و سقوط ملل: نیروهای تغییر در جهان پسابحران»
اخیرا وقتی وارد شانگهای شدم، حس کردم به میان انقلاب تکنولوژیکی عظیمی پرتاب شدهام. اسکنر پاسپورت در فرودگاه به صورت اتوماتیک با زبان بومی مسافران با آنها حرف میزد. اپهای پرداخت هزینه به صورت کامل جای پول را گرفته بودند و خارجیهایی که میخواستند با پول نقد خرید کنند با نگاه متعجب فروشندگان مواجه میشدند.
در نزدیکی شانگهای یعنی در شهر هانگژو یک هتل بسیار مدرن به نام فلایزو از تکنولوژی تشخیص چهره برای باز کردن درها استفاده میکرد و نیاز به استفاده از هیچ کلید و کارتی نبود. روباتها در کافه هتل برایت نوشیدنی آماده میکردند و سینی غذا را به اتاقت میآوردند. وقتی به شهر شنزن رسیدیم، پهپادهایی را دیدم که قرار بود برای رساندن بستهها مورد استفاده قرار بگیرند. ترافیک در مرکز شهر شنزن توسط هوش مصنوعی کنترل میشد و چراغ راهنمایی در لحظه لازم قرمز میشد.
از نظر ناظران بیرونی، چین مثل کشوری در محاصره دوربینها به نظر میرسد. حتی در رسانهها از چین به عنوان کشوری یاد میشود که از هوش مصنوعی برای کنترل همه چیز استفاده میکند و استفاده از تکنولوژی تشخیص چهره را به مراحل پیشرفتهای رسانده تا کشور را از لحاظ سیاسی باثبات نگه دارد.
اما وقتی داخل چین هستید متوجه میشوید که اکثر مردم نسبت به این شرایط احساس منفی ندارند. آنها اعتماد شدیدی به تکنولوژی دارند و هراسشان از شکستهشدن حریم خصوصی به اندازه برخی از مردمان دیگر در دنیا نیست. حتی خیلیها از بابت پیشرفت گسترده کشور و تبدیلشدنش به ابرقدرت تکنولوژیک احساس غرور میکنند.
یک نکته مهم در باب روشی که چین در عرصه تکنولوژی پیش گرفته این است که غولهای داخلی تکنولوژیک مورد حمایت قرار دارند اما شرکتهای خارجی در این عرصه محدود شدهاند. مثلا یک گردشگر خارجی که به چین میآید نمیتواند گوگل یا فیسبوک را باز کند. اما اوضاع چین در این عرصه با آنچه که مثلا اتحاد جماهیر شوروی انجام داد، خیلی فرق دارد. اتحاد شوروی در محدود کردن خارج و تقویت داخل چندان موفق عمل نکرد. اما چین توانسته یک فرهنگ داخلی مصرف را در کشور به وجود بیاورد که حتی در صورت وجود فشارهای خارجی هم میتواند اقتصاد این کشور را باثبات نگه دارد و حتی رشد را ادامه بدهد.
یکی از نکاتی که توانسته اقتصاد چین را در سالهای اخیر از مشکلات مختلف نجات بدهد، اوجگیری اقتصاد جدید دیجیتال بوده است؛ اقتصادی که اکنون ارزشش ۳ تریلیون دلار یا یکسوم از تولید داخلی است. مهمترین غولهای این عرصه، شرکتهای اینترنتی مثل علی بابا و تنسنت بودهاند. بخش قدرتمند تکنولوژیک در چین درواقع دارد افول صنایع قدیمیتر مثل فولاد و آلومینیوم را جبران میکند؛ آن هم بدون بالا آوردن بدهیهای عظیم. پس هر چه اقتصاد دیجیتال گسترش بیشتری پیدا کند، قابلیت چین در مدیریت بدهیها و ایجاد ثبات در اقتصاد بالاتر میرود.
سال ۲۰۱۷ که سهم بخش تکنولوژی در بهرهوری چین به سطحی مشابه آلمان رسید، تازه برخی ناظران متوجه پیشرفت عظیم چین در این خصوص شدند. یکی از مدیرعاملان شرکت ویزا در آن زمان گفت که غولهای تکنولوژیک چین قبلا آن قدر بزرگ نبودند که نگرانی در موردشان به وجود بیاید اما حالا چنان بزرگ شدهاند که هیچ کس نمیتواند کاری در موردشان بکند.
نکته جالب در مورد آینده اقتصاد چین این است که برخلاف تصور عمومی، روباتها باعث نابودی فرصتهای شغلی نشدهاند. درست است که جای برخی کارگران انبارها و حتی مربیان بدنسازی را روباتها گرفتهاند، اما یک تحقیق که توسط صندوق بینالمللی پول انجام شده نشان میدهد که دیجیتالیزهشدن، فرصتهای شغلی جدید زیادی به وجود آورده است. مثلا بزرگشدن شرکتی مثل علی بابا به این معنی است که از دل پلتفرم این شرکت، میلیونها شرکت کوچک با میلیونها فرصت شغلی جدید به وجود آمده است. این یعنی ضرر ناشی از افول صنایع سنگین قدیمی جبران شده و فرصتهای بسیار بیشتری هم ایجاد شده است.
موفقیت انقلاب تکنولوژیک در چین ناشی از دو عامل بوده که احتمالا در آینده چین نیز همچنان حاضرند: اولی جمعیت زیاد که بازاری بزرگ را به وجود آورده. دومی هم رشد درآمد که باعث شده طبقات مختلف از جمله طبقه متوسط قدرت خرید بالایی داشته باشند. هیچ کشور دیگری این دو ترکیب را به این شکل نداشته و رقبایی مثل هند یا برزیل نیز از بابت مصرف داخلی نتوانستهاند به پای چین برسند.
با تمام اینها، پیشبینیهایی که در خصوص کاهش رشد اقتصادی چین در سالهای آینده وجود دارد این پرسش را مطرح میکند که آیا انقلاب دیجیتال چین میتواند با همین قدرت ادامه پیدا کند یا اینکه انقلاب جدیدی به مقتضای روزگار جای آن را خواهد گرفت.
منبع ترجمه: اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران