یکی از دغدغههای اصلی جوانهایی که وارد عرصه راهاندازی یک استارتآپ میشوند، خصوصاً اگر این استارتآپ برای یک صنعت مادر و فراتر از ساخت اپلیکیشن و وبسایت باشد ، این است که جدا از تأمین مالی پروژههایشان، شرکتهای حامی چقدر کارشان را جدی میگیرند و به آنها دلگرمی میدهند. برای گروههای جوانی که تازه اول راه هستند و شاید هنوز از دانشگاه فارغ التحصیل نشده باشند، یا مراکز علمی و دانشگاهی که به منابع مالی محدودی دسترسی دارند، همیشه این نگرانی وجود دارد که ایدههایشان هرچقدر قابل اجرا و موفقیتآمیز باشد، مدیران شرکتهای بزرگ آنها را جدی نگیرند و حاضر به قبول ریسک برای به ثمر نشستن آن ایده ها نباشند.
در این میان، معدن و صنایع معدنی به عنوان یک صنعت مادر و پیشران توسعه و به ویژه با در نظرگرفتن مزیتها و پتانسیل های موجود در کشور می تواند بستر مناسبی برای ظهور و ارائه طرح ها و ایده های فناورانه در بخش های مختلف اکتشاف، فرآوری، حمل و نقل، انرژی، آب و …. بوده و با اتخاذ سازوکارهای مناسب، ارتباط موثری را با قشر جوان و خلاق دانشگاهی کشور فراهم آورد.
قابل ذکر است کشور ما ۷ درصد معادن جهان را دارا است. ارزش معادن ایران حدود ۷۰۰ میلیارد دلار برآورد شده که در صورت سرمایهگذاری، این عدد افزایش مییابد. اکنون کشورمان با دارا بودن حدود ۶۸ نوع ماده معدنی (غیرنفتی)، ۳۷ بیلیون تن ذخایر کشف شده و ۵۷ بیلیون تن ذخایر بالقوه در میان ۱۵ قدرت معدنی جهان جای گرفته است.
در ادامه، گفتگوی ما با دکتر عزیزاله عصاری مدیرعامل هلدینگ سرمایهگذاری توسعه معادن و فلزات را درباره نگاه و اقدامات صورت گرفته در این مجموعه در خصوص ارتباط با مراکز دانشگاهی و علمی می خوانید.
شرکت سرمایهگذاری توسعه معادن و فلزات در چه زمینهای فعالیت میکند؟
همچنان که از نام شرکت هم مشخص است، عمدهترین فعالیت شرکت، سرمایهگذاری در بخش معادن و فلزات است. این شرکت موفق شده، سرمایهگذاریهای مطمئنی را انجام دهد و سهمهای قابلملاحظهای را در اختیار بگیرد. بهعنوانمثال، در شرکت گل گهر که بزرگترین تولیدکننده سنگ آهن کشور است و اکنون کنسانتره و گندله تولید میکند، نزدیک به ۲۲ درصد سهم داریم که سهم نفوذ آن به دلیل اینکه مدیرعامل گل گهر نماینده شرکت توسعه معادن و فلزات میباشد، بسیار مناسب است.
حدود ۱۶٫۵ درصد سهام شرکت چادرملو که دومین تولیدکننده سنگ آهن بعد از گل گهر است نیز در اختیار این هلدینگ قرار دارد. در شرکت گهر زمین که یکی از بزرگترین ذخایر مهم سنگ آهن به میزان حدودی ۶۳۰ میلیون تن سنگ آهن را در اختیار دارد حدود ۲۰ درصد و در شرکت صبانور حدود ۸۸ درصد سهم در اختیار داریم. شرکت صبانور بزرگترین تولیدکننده سنگ آهن در غرب کشور است که اخیراً نیز بخش گندله سازی آن به راه افتاده است. تقریبا ۶۸ کانی معدنی در کشور وجود دارد که ما تا امروز بیشتر در حوزه سنگ آهن تمرکز داشتهایم لیکن رویکرد مجموعه به سمت متنوع سازی سبد محصولات و سرمایهگذاری در سایر کانیهای فلزی است. در بخش فولاد در فولاد خراسان، حدود ۳۳ درصد و در شرکت فولاد ابهر نیز ۲۴ درصد سهم داریم.
از دیگر شرکتهای گروه می توان از شرکت پامیدکو نام برد که خدمات مهندسی و مشاوره در حوزه معدن و صنایع معدنی ارائه میدهد و ۲۵ درصد سهام آن متعلق به سرمایه گذاری توسعه معادن و فلزات است. همچنین ۳۵ درصد سهام شرکت نورد که در ابرکوه واقع شده را در اختیار داریم که ۶۵ درصد باقیمانده در اختیار شرکت چادرملو است.
مجتمع شهید قندی که در حال حاضر کابلهای فیبر نوری را هم در سبد محصولات خود دارد و یک شرکت بورسی است از جمله زیرمجموعههای این شرکت است که اخیراً سهام آن با استقبال خیلی خوبی روبرو شده و سهامداران اشتیاق دارند که در این شرکت سهم داشته باشند. در واقع مردم و سهامداران میدانند که این شرکت قابلیتهای خوبی را داراست.
شرکت دانش بنیان کاتالیست ایرانیان نیز شرکت خوبی است. در کاتالیست اسید سولفوریک، موفق شدیم که تولید انبوه داشته باشیم. در کاتالیستهای دیگری هم مشغول فعالیت هستیم که به زودی در ماههای آینده خبر خوشی را در این زمینه خواهیم داد. همچنین شرکت کک طبس هم که مجموعهای در حال رشد است و عامل مهمی در توسعه صنعتی منطقه محروم شرق کشور محسوب می شود از زیرمجموعه های این هلدینگ به شمار میرود.
در نظر داریم که در زمینه عناصر معدنی دیگر مانند سرب، روی، مس، ذغال، طلا و … فعالیت داشته باشیم. این هلدینگ برای تکمیل زنجیره تولید وارد فعالیت های زیربنایی مهمی شده است. از جمله این فعالیت ها می توان محوریت تشکیل بزرگترین کنسرسیوم اکتشافی کشور که به تازگی منجر به شکل گیری یک شرکت با سهامداری بزرگترین مجموعه های معدنی و فولادی کشور شد، اشاره کرد. همچنین در بخش انرژی اقدام به تاسیس یک هلدینگ تخصصی به نام پویا انرژی کرده ایم که در حال حاضر نیروگاههای شاهرود و سمنان را در مالکیت خود دارد و در زمینه تولید انرژی های تجدید پذیر نیز فعالیت می کند. در بخش حمل و نقل ما در قالب شرکت بین المللی همراه (جاده، ریل، دریا) احداث بزرگترین اسکله تخصصی معدن و صنایع معدنی را در بندر شهید رجایی در دستور کار داریم و اخیرا قرارداد مربوطه به ارزش پنج هزار میلیارد تومان با سازمان بنادر و دریانوردی توسط این شرکت منعقد شد که بزرگترین سرمایه گذاری بخش خصوصی در بنادر کشور به شمار می رود.
در مورد ارتباط صنعت با دانشگاه و مراکز علمی و به طور کلی در جهت حمایت از ایده های جوانان و مراکز دانش بنیان چه اقدامی داشته اید.
بنده معتقدم این هلدینگ یک بستر بسیار مناسب برای فعالیت جوانان خلاق و نوآور این مرز و بوم است. ما حاضریم با تمام قوا از ایدههای جوانان حمایت کنیم و از ابتدا تا انتهای راه در کنارشان باشیم و با اشتیاق راغب هستیم که راه را برای جوانان هموار کنیم.
به خوبی واقف هستم متاسفانه در فضای مدیریتی کشور حمایت از جوانان علمی و دانشگاهی اغلب در حد شعار باقی می ماند و پای عمل که میرسد اصلاً آنها را جدی نمیگیرند و میدان عمل لازم را به آنها نمیدهند. حرف همهی شرکتها این است که ما نمیتوانیم ریسک کنیم و این کار هزینههای فراوانی به دوش صنعت میگذارد. اصلا از کجا معلوم طرحهای شما قابل اجراست؟ با چند صفحه بیزینس پلن و پروپوزال که نمیشود سرمایهگذاریهای چند میلیاردی انجام داد. بهرحال باید یک فضایی باشد که طرحهای جوانان آنجا پیاده شود و اجرایی شدن یا نشدن آن منوط به آزمون و خطاست. فضای صنعت معدن مثل راهاندازی اپلیکیشن گوشی موبایل نیست که هزینهاش درحد کدنویسی و فراهمکردن کردن بستر مناسب آنلاین خلاصه شود. بالاخره باید جایی پیدا شود که از مرحلهی صفر به جوانان فرصت ورود به میدان عمل را بدهد و پای ریسک و شکستخوردنش هم بایستد، در غیر این صورت دانشجوها و مراکز علمی خودشان از هزینههای هنگفت تهیهی تجهیزات لازم برای ورود به این صنعت برنمیآیند. ضمناً طرحی که با قطعیت قابلیت اجرا شدن داشته باشد و به خوبی پرزنت شود، همه جا مشتری دست به نقد دارد، اصل ماجرا همان بخش ایده تا آزمون طرح است که کمتر کسی حاضر است ریسک آن را بپذیرد.
در حال حاضر برای این که این ارتباط به بهترین شکل صورت گرفته و جنبه عملی پیدا کند، هلدینگ با همکاری شرکتهای زیرمجموعه مثل گلگهر، چادرملو، گهرزمین و… یک صندوق خطرپذیر راهاندازی کرده که پذیرای ایدهها و طرحهای دانشجوها و جوانان فعال ماست. هدف از راهاندازی صندوق خطرپذیر این بوده که ارتباط بین صنعت و دانشگاه راحتتر شود و به عبارتی قرار است این شرکت نقش تعریفکنندهی نیاز دقیق صنعت ما به دانشگاه و همین طور حمایتکنندهی دانشگاه را ایفا نماید. این شرکت با نام کاوشگران صنایع معدنی «راشا» مدت کوتاهی است که ثبت رسمی شدهاست.
ما برای این که بتوانیم ارتباط نزدیکتری با جوانهای علمی، ایدهپرداز و نوآور داشته باشیم، تصمیم گرفتیم که این صندوق را با حمایت مالی و معنوی شرکتهای بزرگ زیرمجموعه راهاندازی کنیم و خدا را شکر که مدیران عامل همه این شرکتها با اشتیاق از این طرح حمایت کردند. در این زنجیره، جایگاه راشا از مرحله پذیرش طرح تا تست پایلوت است و اگر طرح قابل سرمایهگذاری باشد و نتیجه موفقیتآمیز باشد، محصول یا خدمت را با مهر تأیید راشا به شرکتهای زیر مجموعه ارائه میکنیم. راهاندازی این شرکت هم برای ما سودمند است و هم راه را برای جوانهایی که به دنبال فرصتی برای ارائه طرحهایشان هستند باز میکند، چرا که شرکتها دیگر نگرانی برای ریسک و هدر رفت زمان و انرژی ندارند و همچنین دانشجوها و جوانها با خیال آسوده میتوانند روی کارشان تمرکز کنند. وقتی جوانهای ما ببینند که بستر برای فعالیت مهیاست و به طور جدی از نظر مالی و معنوی حمایت میشوند، انگیزهی کافی برای حرکت، فعالیت و به نتیجه رساندن کارهایشان دارند و بازدهیشان نیز بالا میرود.
ما انتظار نداریم بچههای ما کار تولید محصولات را صفر تا صد خودشان به انجام برسانند و حتماً همه محصولات در داخل کشور تولید شود. گاهی اوقات یک جوان خلاق ممکن است با بررسی سیستم به این نتیجه برسد که اصلاح و تغییر جزئی یک قطعه میتواند مشکل خط تولید را حل کند و نیازی نیست قطعهی مورد نیاز از نو ساخته شود. کاری که این جوان انجام میدهد شناسایی قطعهی مناسب و معرفی آن به شرکت است، وظیفهای که بر دوش ماست این است که راه را برای تأمین این قطعه فراهم کنیم و فرآیند نامهنگاریهای طولانی، پر کردن فرمهای مفصل، موانع گمرکی و… برطرف شود. تحریمهایی که بر کشور ما اعمال شده از یک سو و تحریمهای داخلی که به واسطه همین فرآیندهای اداری و فرسایشی ایجاد شدهاند از سوی دیگر، سرعت رشد ما را کم کردهاست.
دانشجوها و جوانان نوآور باید خودشان پروژههای جدید تعریف کنند وگرنه در حال حاضر شرکتهای ما مشکلی در فرآیند فعلیشان ندارند. اگر پروژههای جدید تعریف شود، اجرا کردن هرکدام فرصتهای شغلی بسیار زیادی ایجاد خواهد کرد؛ اگر قرار باشد جریان با روند فعلی پیش برود، شرکتهایی مثل گلگهر و چادرملو و… نیازی به نیروهای جدید ندارند چون پروژه های جدیدی برای اجرا تعریف نشده است. خواستهی من از جوانهای فعال و مشتاق این است که برای ما طرحها و پروژههای جدید بیاورند تا به واسطهی آن هم چرخهای صنعت، جان تازه بگیرد و هم تعداد زیادی از بچهها مشغول کار شوند.
برخی نیازهای صنعت معدن و فولاد را به عنوان نمونه ذکر کنید؟
در حال حاضر مجموعه «راشا» در حال برگزاری سلسله نشست هایی با فعالان صنعت است تا بتواند اولویت ها و چالش های اصلی صنعت را به درستی شناسایی و به جامعه علمی و پژوهشی کشور معرفی کند. بعنوان مثال تأمین مواد اولیه یکی از دغدغههای جدی این روزهای ماست و حل این مسئله نیاز به سرمایهگذاری جدی در بخش اکتشاف دارد، چه از نظر مالی و چه علمی و تکنولوژی. مسئلهی دیگر تأمین منابع مالی است که البته همکاری دولت را میطلبد. ما قبلاً میتوانستیم منابع مالیمان را با نرخ های ارزان از خارج از کشور تهیه کنیم ولی در حال حاضر تأمین مالی خارجی میسر نیست و ناچار از منابع داخلی با نرخ حدود ۲۴ درصد قابل تأمین است. تورم که پایین بود، این منابع در داخل کشور با نرخ های کمتر قابل دسترس بود اما وضعیت فعلی قدرت ریسک و سرمایهگذاری را برای فعالان معدنی ما پایین آورده و تولید و توسعه را با اشکالاتی مواجه کرده است. تولید که سرعتش پایین بیاید و در برخی مواقع حتی متوقف شود، چرخهای توسعه هم از حرکت میایستد و ما نمیتوانیم با سرعت کافی جلو برویم. یکی از دلایل این که شرکتهای ما نمیتوانند ریسک طرحهای جدید را بپذیرند، کمبود منابع مالی است، اگر هزینهها اینقدر بالا نبود، قدرت ریسککردن هم افزایش پیدا میکرد و ما به راحتی میتوانستیم پذیرای ایدههای جدید باشیم.
یکی دیگر از مسائل ما سرعت در تأمین قطعات است. بهینهسازی کارخانههایمان با تکنولوژی روز دنیا، سرعت توسعه را افزایش میدهد. خوشبختانه با کمک جوانان فعال ما، به عنوان مثال شرکت چادرملو و گل گهر موفق به بومیسازی دههزار قطعه مورد نیاز خود شدهاند. با این حال باید راه را برای تهیهی قطعات تسهیل کرد. همهی نوآوری در تولید صفر تا صد محصول خلاصه نمیشود. همین که بچههای ما تشخیص میدهند که تهیه چه قطعهای سرعت را افزایش میدهد یا تعویض آن باعث بهبود فرآیند میشود، خودش یک فعالیت خلاقانه و ارزشمند است، چرا که گاهی تولید ماشینآلات صنعتی و قطعات ماهها طول میکشد و این باعث خوابیدن بخش تولیدی یک کارخانه میشود. حالا که ما با تحریمهای خارجی تحت فشار هستیم، نباید خودمان با تحریم داخلی فرصت فعالیت را از جوانانمان بگیریم. باید در شرایط اضطراری روند ثبت درخواست و دادن مجوز به سرعت انجام شود تا چرخه تولید متوقف نشود. مسایل دیگری هم هست از جمله تولید سالانه بیش از ۶ میلیون تن سرباره در صنعت فولاد که می توانید مسایلی از این دست را از طریق مجموعه «راشا» پیگیری کنید.
از نمونه های موفق فعالیت های هلدینگ در زمینه های فناورانه نمونه هایی را ذکر فرمایید.
همچنان که گفته شد، آمارهای بسیار خوبی در زمینه مهندسی معکوس و بومی سازی قطعات در مجموعه شرکتهای گروه بدست آورده ایم. نمونه جالب دیگری به عنوان مثال در حوزه مسئولیت اجتماعی داشتیم که ذکر آن خالی از لطف نیست.
بچههای ما در زمینه CSR فعالیت خیلی خوبی داشتهاند، معدن شرکت صبانور در نزدیکی یکی از روستاها قرار دارد، انفجارهایی که در معدن صورت میگرفت موجب آزار ساکنین روستا و همچنین دامهایشان شده بود. طرحی که بچههای ما آنجا پیاده کردند نه تنها مشکل صدای انفجار را رفع کرد، بلکه بازدهی کارشان را هم بالا برد.
در پایان اگر نکته ای را لازم می دانید بفرمایید.
ما یک دوره ای داریم که باید از این دوره با موفقیت عبور کنیم که البته به اعتقاد بنده، ساده نیست؛ ولی از این دوران ان شاءاله با موفقیت و سربلندی عبور خواهیم کرد. ذخایر کشور هنوز کامل شناسایی نشدهاند؛ به همین دلیل، معادن و به طبع آن تولید فولاد، نیاز به گسترش فعالیت در حوزه اکتشاف دارند. همچنان که عرض شد، تکنولوژی و منابع مالی از اولویتهای این کار محسوب میشوند. اگر بخواهیم در معادن پویایی ایجاد کنیم، نیازمند تأمین مالی ارزان از طریق جذب سرمایهگذاران و نیروی انسانی توانمند هستیم.
نیروی انسانی خیلی قوی داریم؛ ولی اگر تکنولوژی، همراه نیروی انسانی توانمند نباشد و زمینه مساعد فعالیت برایشان ایجاد نکنیم، به موفقیت دست نخواهیم یافت. متاسفانه بسیاری از فارغالتحصیلان معادن کشور، در عرصه معدن فعالیت ندارند؛ چراکه احساس میکنند که پویایی لازم در این صنعت وجود ندارد. اگر این پویایی را ایجاد کنیم، قطعاً نیروی انسانی با تکنولوژی جدید جذب میشود، آموزش میبیند و تجربه خوبی به دست خواهد آورد.