جستجو

اختصاصی معدن‌مدیا؛

همچنان که می‌دانیم، معدن و صنایع معدنی کشور، این روزها با چالش‌ها و مشکلات زیادی دست‌وپنجه نرم می‌کند؛ ازجمله چالش‌های ساختاری این صنعت می‌توان به مواردی چون: عدم توازن زنجیره تولید، ابهام در تحقق برنامه‌های توسعه صنعت، عقب‌ماندگی در زمینه اکتشافات معدنی و چالش تأمین مواد اولیه، فراهم نبودن زیرساخت‌ها (تأمین آب، بنادر، راه آهن و…)، ساختار معیوب تعیین قیمت حامل‌های انرژی، سیاست‌های نادرست تنظیم بازار، بهره‌وری پایین، عدم توجه به ارتقای فناوری و فقدان سامانه‌های آماری و اطلاعاتی جامع در زنجیره، مشکلات تحریم و تأمین ماشین‌آلات و… اشاره کرد.

میزان تاثیر هر یک از چالش‌های یادشده بر صنعت، به فراخور زاویه دید و نظرات مسئولین و کارشناسان، متفاوت است؛ اما چالش و مشکل بزرگی که تقریباً از نگاه تمامی صاحب‌نظران، اولویت و شدت اثرگذاری منفی آن بر پیکره صنعت بیش از دیگر عوامل است، بدون تردید موضوع عدم ثبات مدیریت در شرکت‌های حوزه معدن و صنایع معدنی است.

بخشی از بی‌ثباتی مدیریتی در صنعت، مربوط به جابجایی‌های پی‌درپی و غالباً سیاسی مدیران از سوی مسئولین و دخالت بی‌رویه مراکز حاکمیتی دولتی در بنگاه‌هایی است که بسیاری از آن‌ها از نظر قانونی در زمره شرکت‌های خصوصی قرار دارند و در اقتصاد ایران به عنوان «شرکت های خصولتی» شناخته می شوند و بخشی دیگر، ناشی از عدم پایبندی مدیران جدید به رعایت چارچوب‌های استراتژیک مسیر حرکت مجموعه در زمان مدیران گذشته.

بد نیست به عنوان نمونه، وضعیت تغییرات مدیریتی شماری از بزرگ‌ترین شرکت‌های این صنعت را به اختصار بررسی کنیم:

🔸 ایمیدرو به عنوان تأثیرگذارترین سازمان دولتی در حوزه معدن، در طول 21 سال از تاریخ تاسیس خود، 14 مدیرعامل عوض کرده که 11 تای آن مربوط به یک دهه گذشته بوده است!

🔸 تغییرات مدیریتی یک دهه اخیر برای شرکت ملی فولاد ایران 12 مدیر بوده است. (متوسط کمتر از یک سال برای هر مدیر!)

🔸 شرکت فولاد مبارکه طی 40 سال فعالیت، 8 مدیرعامل را بر کرسی مدیریت خود دیده است که سه نفر از آنان مربوط به سی سال (متوسط ده سال برای هر مدیرعامل) و پنج مدیرعامل بعدی مربوط به ده سال گذشته بوده اند. (متوسط دو سال برای هر مدیر). به عبارت دیگر طی ده سال گذشته، متوسط عمر مدیریت این مجموعه، از ده سال به دو سال کاهش داشته است!

🔸 در شرکت گل‌گهر طی ده سال گذشته، 4 مدیر بر کرسی مدیریت این مجموعه تکیه زده‌اند. (متوسط دو و نیم سال برای هر مدیر)

🔸 شرکت چادرملو در مقایسه با سایر شرکت‌ها وضعیتی خاص داشته است؛ در این شرکت طی 15 سال (83 تا آخر 98) مدیرعامل ثابت بوده و طی دو و نیم سال گذشته دو بار جابجایی مدیریتی داشته است.

🔸 شرکت سرمایه‌گذاری توسعه معادن و فلزات 6 جابه‌جایی را طی دوازده سال گذشته تجربه کرده است؛ از این تعداد، دو مدیر حدود 4 سال و الباقی به طور متوسط یک‌سال سکان مجموعه را در دست داشته اند.

🔸 شرکت ملی مس طی یک دهه، 6 جابجایی را از سر گذرانده است. (متوسط کمتر از دوسال برای هر مدیر). آخرین جابجایی مربوط به شش ماه پیش بوده است.

🔸 در شرکت ذوب آهن اصفهان طی یک دهه گذشته،  7 جابجایی مدیریتی صورت گرفته است. (متوسط کمتر از یک و نیم سال برای هر مدیر)

🔸 جابجایی مدیرعامل برای فولاد خوزستان طی یک دهه گذشته، 6 بار بوده است. (متوسط کمتر از دوسال برای هر مدیر)

🔸 فولاد هرمزگان طی ده سال گذشته به طور متوسط هر دوسال یک بار جابجایی مدیریتی داشته است.

🔸 تنها مجموعه ای که از سال 87 تاکنون از حیث مدیریتی ثابت بوده و برنامه های خود را به دور از چالش‌های ناشی از جابه‌جایی‌های بی‌رویه مدیران پیش برده است شرکت توسعه معادن و صنایع معدنی خاورمیانه (میدکو) بوده است.

با نگاهی گذرا و محاسبه‌ای سرانگشتی از این حجم جابه‌جایی در شرکت‌های یادشده می‌توان به ریشه بسیاری از آشفتگی‌ها و نابسامانی‌های صنایع معدنی کشور در حوزه اجرا پی برد.

بسیاری از شرکت‌های یادشده، هر یک شامل ده‌ها زیرمجموعه بزرگ هستند که با هر تغییر مدیریتی، این تغییرات به شکل سلسله‌وار در اغلب زیرمجموعه‌ها و شرکت‌های تابعه آنان، از مدیرعامل گرفته تا معاونین و مشاورین و اعضای هیأت مدیره و… امتداد می‌یابد و تأسف‌بار آنکه؛ تیم مدیریتی جدید قبل از آن که بتواند خود را با شرایط و مقتضیات فعالیت شرکت‌ها منطبق سازد، می بایست جای خود را به تیم بعدی بسپارد و صدالبته، هزینه این سوء مدیریت را در شرایط سخت اقتصادی امروز، نهایتاً کل جامعه و مردم کشور می‌پردازند.

یک بار دیگر به آمار و اعداد بالا نگاه کنید! گذشته از شرکت‌های میدکو و چادرملو (در شرایط دو سال قبل آن) یک محاسبه سطحی نشان می دهد در 9 سازمان و شرکت بزرگ صنایع معدنی طی یک دهه گذشته بیش از 60 جابجایی صورت گرفته و متوسط عمر مدیریت در این مجموعه‌ها کمتر از یک‌ونیم سال به ازای هر مدیرعامل بوده است؛ آن هم در صنعت بزرگی که متوسط زمان اجرای هر پروژه در آن بیش از سه سال زمان می‌طلبد.

به عبارت دیگر؛ عدم ثبات مدیریت در بخش معدن و صنایع معدنی کشور یک فاجعه به تمام معناست!

منبع: معدن‌مدیا

لازم به ذکر است مسئولیت حقوقی تمامی محتواهای تولیدی این وبسایت تحت عنوان «اختصاصی معدن‌مدیا» و در این دسته‌بندی، به عهده رسانه «نوآوران معدن» با شناسه مجوز 88190 می‌باشد؛ سایر محتواهای درج‌شده بازنشر و با ذکر منبع است.