🔸 فاجعهی عدم ثبات مدیریتی، یکی از چالشهایی است که سالهای متمادیست هزینههای بسیاری را روی دست صنعت ایران، به ویژه در بخش خصوصی، گذاشته است.
🔸 عدم توجه به شایستهسالاری، انتصاباتِ سفارشی، بازخواستنشدنِ مدیران به سبب تغییر و تحولات نابجا و دخالت دولت و نمایندگان مجلس از جمله دلایلی است که علاوه بر شروع این دور باطل، به آن دامن میزند.
🔸 همچنین سلب مسئولیت از رسانهها و افراد در جهت پاسخگویی به انتشار اخبار کذب و نبود متولی برای نظارت دقیق نیز مزید بر علت شدهاست.
🔸 اخیراً برخی رسانههای مطرح بدون توجه به عواقبی که ممکن است برای صنعت و وضعیت اقتصادی کشور در پی داشته باشد، دست به انتشار شایعاتی زدهاند که فضا را بیش از این ملتهب کند؛ شایعاتی که هرچند ممکن است از پایه بیاساس و کذب باشد، توجه ذینفعان و مخاطبان عمومی را به موضوع خاصی جلب میکند.
🔸 یکشنبه این هفته (6 آذر) خبری مبنی بر عزل زودهنگام مدیرعامل یکی از بزرگترین شرکتهای بورسی ایران، یعنی شرکت ملی مس (فملی) منتشر شد که نکته قابل توجه آن ذکر اسامی افرادی بود که به عنوان گزینههای اصلی مدیریت عامل این گروه بزرگ صنعتی مطرح شدهاند.
🔸 اردشیر سعدمحمدی، یکی از مدیران خوشنام و تاثیرگذار صنعت، که اواخر اسفند 1400، یعنی حدود 8.5 ماه پیش از شرکت ملی مس به گروه سرمایهگذاری توسعه معادن و فلزات مهاجرت کرد، اینک نامش به عنوان یکی از گزینههای اصلی برای بازگشت به سمت مدیریت عامل این شرکت، ذکر شده است! یعنی جابه جایی مدیریتی در دو بنگاه بزرگ اقتصادی فعال در دو صنعت متفاوت «مس» و «زنجیره فولاد» طی 8.5 ماه که هر دو تاثیرات چشمگیر و قابل توجهی در سرنوشت صنعت کشور دارند و هر یک در مدیریت و راهبری تعداد زیادی از شرکتهای صنعت مرتبط با فعالیت خود یا صنایع زیرساختی دیگر مشارکت دارند.
🔸 این زمزمهها، حتی اگر کذب باشد، علاوه بر آن که در روند فعالیت این دو شرکت بزرگ اختلال ایجاد میکند، آشفتگی زیادی را در زیرمجموعههای آنها ایجاد خواهد کرد.
🔸 سرنوشت بنگاههای بزرگ خصوصی و تاثیرگذار کشور عملاً بازیچه دست افرادی شده که بیتوجه به منافع ملی، در پی بده بستانها و تسویهحسابهای شخصی خود هستند و برخی رسانهها نیز برای آن که از این منافع سهمی داشته باشند، در زمین این افراد بازی کرده و آگاهانه یا ناآگاه، برای صنعت هزینهتراشی میکنند.
🔸 بر کسی پوشیده نیست که پروژههای صنعتی، خصوصاً در بخش معدن و صنایع معدنی، طی بازه حدوداً 5 تا 10 ساله به نتیجه میرسند.
🔎 در حالیکه بررسیهای معدنمدیا حاکی از آن است که «فملی» طی یک دهه گذشته 6 بار تغییر مدیریت داشته (یعنی به طور متوسط، عمر مدیریتی کمتر از دو سال!) و گروه سرمایهگذاری توسعه معادن و فلزات طی دوازده سال گذشته با 6 جابهجایی مدیریتی مواجه بوده که تغییر مدیریت هر یک از این غولهای صنعتی 8.5 ماه پیش بوده است؛ در حقیقت مدیرعامل شرکت ملی مس به مجموعه «ومعادن» آمده و اکنون زمزمه بازگشت احتمالی او به «فملی» مطرح شدهاست!
🔗 اینجا را بخوانید: فاجعه اسفبار بیثباتی مدیریتی در صنایع معدنی کشور؛ یکونیم سال به ازای هر مدیرعامل!
🔸 این در حالی است که به طرز فاجعهباری عمر مدیریت عاملی افراد در مجموعه «ومعادن» از چند سال به چند ماه تقلیل پیدا کرده است!
🔸 این که برخی افراد در پی منافع شخصی خود، بدون توجه به منافع ملی هزینههای جبرانناپذیری بر پیکره صنعت وارد میکنند بر کسی پوشیده نیست اما مسئله اصلی اینجاست که تا کی نبود متولی و عدم نظارت دقیق بر اقدامات افراد در رأس قدرت و نبود شایستهسالاری در انتصابات حساس و اکتفا به دستورات، بخشنامهها و تذکرهای صرف و بدون پیگیری، قرار است برای بنگاههای اقتصادی ما هزینهتراشی کند و بده بستانها و تسویهحسابهای شخصی هرچند ماه یکبار تن صنعت را بلرزاند؟
🔸 عدم توجه به شایستهسالاری و بیارزشبودنِ تخصص افراد، طی سالهای گذشته صرفاً مهرههای مدیریتی را بین بنگاهها و سمتهای حساس دولتی جابهجا کرده است و عملاً این جابهجاییها نه تنها هزینههای سنگینی را به صنعت تحمیل کرده، بلکه همچنان افرادِ فاقد صلاحیت مدیریتی را در گردونه تاثیرگذاری باقی نگه داشته است.
منبع: معدنمدیا