قیمت مس در ماه مارس ۲۰۲۵، با روند افزایش تنشهای تجاری میان آمریکا و چین و تهدید دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا بر احتمال اعمال تعرفه ۲۵ درصدی بر واردات مس از تمامی کشورها، به بالاترین میزان خود در سال جاری میلادی رسید.
صنعت مس با توجه به افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی در رقابت بر سر تسلط بر مواد اولیه مورد نیاز در گذار به انرژیهای تجدیدپذیر اهمیت بسیار زیادی پیدا کرده است؛ در حالی که صنعت مس قبل از چنین اتفاقاتی نوسانات قابل توجهی را تجربه نمیکرد.
در حال حاضر فلز مس از پایههای اصلی بخشهایی چون وسایل نقلیه الکتریکی، انرژیهای تجدیدپذیر و زیرساختهای هوش مصنوعی به شمار میرود. اهمیت راهبردی مس به حدی افزایش یافته است که وجود آن در دستیابی به اهداف تعیین شده برای جلوگیری از تغییرات اقلیمی بسیار مهم تلقی میشود؛ تا جایی که استفاده از مس در روند حفظ بومیسازی صنایع داخلی کشورها نقشی بسیار مهم ایفا خواهد کرد.
مهمتر از همه اینکه برای چین به عنوان بزرگترین مصرفکننده مس جهان، دسترسی به مس بسیار اهمیت دارد و اختلال در بازار آن چالشهای بسیار زیادی را برای این کشور به وجود خواهد آورد. وابستگی چین به تامینکنندگان مس در سایر کشورهای جهان، به ویژه از آمریکای لاتین، قارهای که کشور آمریکا نفوذ بسیار گستردهای بر روی آن دارد، این کشور را به سمت تامین فلز مس از آفریقا سوق خواهد داد. از همین رو، به نظر میرسد اتکای چین به قاره آمریکای لاتین برای تامین سنگ معدن مس، به ویژه از کشورهای شیلی و پرو به طور فزایندهای تحت تاثیر قرار گرفته است.
در همین راستا، سالها استخراج حجم زیادی از سنگ معدن مس در شیلی منجر به کاهش عیار این فلز و اخیرا نیز افزایش هزینههای تولید شده است. در پرو، تاخیر در دریافت مجوز فعالیت در معادن مس و وضعیت بیثباتی سیاسی، امکان استخراج فلز سرخ در معادن این کشور را با چالشی جدی مواجه کرده است. از سوی دیگر، شیلی و پرو از سال ۲۰۰۴ و از سال ۲۰۰۹ قراردادهای تجاری بلندمدت با ایالات متحده آمریکا منعقد کردهاند و با توجه به افزایش تنشهای تجاری آمریکا و چین، به نظر میرسد این کشور آسیایی برای تامین مس مورد نیاز خود از دو کشور نامبرده در قاره آمریکای لاتین با مشکل مواجه خواهد شد.
ناگفته نماند که به تدریج کسری عرضه مس در بازار جهانی در حال افزایش بوده و این موضوع چین را در تامین فلز مورد نیاز خود از منابع مختلف نگران کرده است. بر اساس آمارهای منتشر شده، حدود ۱۴٫۴۳ میلیون تن مس تصفیه شده در جهان طی سال ۲۰۲۰ در کشور چین به مصرف رسید که ۷۵ درصد آن از طریق واردات تامین شد.
دولت چین با در نظر گرفتن احتمال ایجاد کسری عرضه جهانی مس، بیش از ۳۰۰ هزار تن از این فلز را در انبارهای خود تا اواسط سال ۲۰۲۴ ذخیره کرد؛ البته که فرایند ذخیرهسازی محمولههای مس به عنوان یک راهحل موقت برای تامین این فلز در زمان اختلالات بازار به شمار میرود. به همین دلیل چین در بلندمدت، نیازمند یافتن یک منبع پایدار و قابل اتکای فلز سرخ خواهد بود.
به نظر میرسد کشورهای قاره آفریقا ضمن برخورداری از حجم عظیمی از ذخایر معدنی، به ویژه مس در کانون توجه چین قرار گرفتهاند. براساس گزارش غیررسمی منتشر شده، در حال حاضر تنها ۸ درصد از ظرفیت تولید معادن مس آفریقا در اختیار شرکتهای چینی قرار دارد. لازم به ذکر است که حضور چین در پروژههای معادن مس قاره آفریقا از طریق مشارکت شرکتهای با مالکیت دولتی و خصوصی انجام شده است.
تنها در جمهوری دموکراتیک کنگو، شرکتهای چینی حدود ۷۲ درصد از مالیکت معادن مس و کبالت را در اختیار داشته و شرکت «CMOC» که بخشی از آن دولتی است، به طور کامل مدیریت معدن مس «Tenke Fungurume» را در دست گرفته است. شرکت «Zijin Mining Group»، از جمله دیگر شرکتهای چینی به شمار میرود که از طریق سرمایهگذاری مشترک فعالیت خود را در معادن مس جمهوری دموکراتیک کنگو آغاز کرده است. به علاوه، کنسرسیومی متشکل از چند شرکت تولیدکننده مس چینی از طریق سرمایهگذاری مشترک، اقدام به خرید ۸۰ درصد از سهام معدن مس «Palabora» در آفریقای جنوبی کردند.
چنین اقداماتی نشان میدهد در اختیار گرفتن مالکیت چند معدن مس در قاره آفریقا نه یک معامله ساده بلکه بخشی از یک راهبری هماهنگ از سوی شرکتهای چینی به منظور دسترسی ایمن به منابع مس مورد نیاز بازار داخلی این کشور در نظر گرفته میشود.
دولتهای آفریقایی نیز با آگاهی از دسترسی به منابع غنی معدنی، به دنبال امضای قراردادهای عادلانهتر که به نفع هر دو طرف معامله باشد، شرکتهای چینی را تحت فشار قرار میدهند. به عنوان مثال، شرکت «Sicomines» اخیرا برای امضای قرارداد تامین مس با یک شرکت چینی، رقم پیشنهادی خود را از سه میلیارد دلار به هفت میلیارد دلار افزایش داد.
پیشنهاداتی از این دست از سوی کشورهای آفریقایی نشان میدهد تمایل شرکتهای جهان، به ویژه کشورهای آفریقایی به بومیسازی صنایع معدنی خود علیالخصوص صنعت پراهمیت مس و ثبت قراردادهایی با در نظر گرفتن مزایای هر دو طرف معامله، روندی افزایشی را به ثبت رسانده است.
واضح است که برای بسیاری از کشورهای آفریقایی، افزایش تعامل با شرکتهای چینی با توجه به اینکه شامل سرمایهگذاری در بخش زیرساخت کشورهای این قاره نیز شده است، همچنان گزینهای جذاب به نظر میرسد.
با توجه به اینکه حدود ۶۲ درصد از تولید ناخالص داخلی قاره آفریقا به ذخایر طبیعی و ارائه خدمات اکوسیستمی اختصاص دارد، رونق بخش معدن در این قاره به ویژه بخش استخراج از معادن مس، فرصت ارزشمندی برای پیشبرد توسعه کشورهای قاره مذکور ایجاد خواهد کرد.
از سوی دیگر، باید یادآور شد که دسترسی به زنجیره عرضه فلزات در زمان افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی اهمیت بسزایی خواهد داشت. همچنین، چین تنها به این دلیل که مس مورد نیاز صنایع داخلی خود را تامین کند، به سمت کشورهای آفریقایی متمایل نشده است بلکه دلیل اصلی این کار، جلوگیری از آسیبهای به وجود آمده ناشی از افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی و تضمین دسترسی به منابع پایدار فلز سرخ برای حفظ جایگاه فعلی صنایع وابسته به فلز سرخ این کشور در مقیاس جهانی عنوان میشود.
با افزایش تمایل شرکتهای چینی به حضور در بخش معادن آفریقا علیالخصوص معادن مس، به نظر میرسد روند معاملات جهانی فلزات و سرمایهگذاری در این بخش، به ویژه صنعت مس دستخوش تغییراتی گسترده خواهد شد.
آنطورکه به نظر میرسد، پیشنهاداتی مانند توسعه زیرساختهای اساسی و ارائه بستههای مالی در بلندمدت از سوی شرکتهای چینی به کشورهای آفریقایی، اگرچه صرفا اقدامی بشردوستانه تلقی نمیشود اما از پیشنهادات ارائه شده از سوی کشورهای غربی به منظور توسعه معادن کشورهای این قاره گزینه بهتری خواهد بود.
در همین رابطه در مجمع همکاری چین و آفریقا که در سال ۲۰۲۴ برگزار شد، رئیس جمهور چین متعهد شد که این کشور حدود ۴۹٫۴ میلیارد دلار برای حمایت از توسعه آفریقا، به ویژه در حوزه معادن که مس بخش مهمی از آن به شمار میرود، اختصاص خواهد داد؛ البته نباید فراموش کرد نوسانات سیاسی کشورهای آفریقایی، افزایش اعتراضات برخی فعالان داخلی در این کشورها به واگذاری منابع معدنی به کشورهای خارجی و روند صعودی رقابت بر سر مالکیت زنجیره عرضه مواد اولیه حیاتی میان کشورهای توسعهیافته به این معنی است که روند سرمایهگذاری چینیها در آفریقا با چالشها و مشکلاتی همراه خواهد بود.
در پایان میتوان مطرح کرد که با ادامه روند افزایشی رقابت میان کشورها برای دستیابی به مواد مواد معدنی حیاتی به ویژه مس، دسترسی به زنجیره تامین این مواد اولیه استراتژیک نه تنها ثبات اقتصادی برای کشورهایی که سهم بالایی در این تغییرات به خود اختصاص دادهاند، به همراه خواهد داشت بلکه حتی ممکن است روند معاملات در مقیاس جهانی را نیز تحت تاثیر قرار دهد.
منبع: فلزات آنلاین