اختصاصی معدنمدیا؛
نویسنده: مارال کاظمی
در سرزمینی که هنوز مدیران پیشین صنعت در آن زندگی میکنند، نفس میکشند، و دعوت میشوند تا در کنار مدیران امروز بنشینند، امید جاریست. امیدی که نه در شعار، بلکه در عمل، در نگاه، در احترام، و در گفتوگو زنده است. این امید، همان جانمایهایست که توسعهی پایدار را به حرکت درمیآورد؛ توسعهای که از احترام آغاز میشود.
احترام به طبیعت، به انسان، به گذشته، به آینده. احترام به کسانی که پیش از ما آمدهاند، راه رفتهاند، زمین خوردهاند، برخاستهاند، و اکنون در سکوتی پرمعنا، تجربهشان را به ما میسپارند. وقتی مدیران عامل پیشین یک صنعت بزرگ، با تکریم و دعوت، در کنار مدیران امروز مینشینند، یعنی هنوز باور داریم که انسان، سرمایه است؛ و تجربهی انسانی، در علوم اجتماعی، گرانبهاتر از هر نمودار و شاخصی است.
در سالی که به نام سرمایهگذاری در تولید مزین شده، شاید هیچ سرمایهای پرارزشتر از انسانِ اهل تجربه نباشد؛ پرورش و بهرهگیری از نیروهای متخصص، نه فقط برنامهای تولیدی، که روایتی از ایمان به خرد و استمرار است.
در جهانی که آزمون و خطا گاه پرهزینهتر از آن است که بتوان تکرارش کرد، بازگشت به تجربه، بازخوانی مسیر طیشده، و بهرهگیری از حافظهی سازمانی، راهی خردمندانه برای ساختن آینده است. این مدیران، نه بازنشستهاند، نه گذشتهاند؛ بلکه ستونهای زندهی صنعتاند. ستونهایی که اگر با احترام حفظ شوند، میتوان بر شانههایشان ایستاد و افقهای دوردستتری را دید.
در فلسفهی روایی، هماندیشی میان نسلها، بازخوانی حافظهی جمعی است. جایی که روایتهای زیسته، از دل تجربههای دشوار، به زبان آمده و به نسل بعدی منتقل میشوند. این انتقال، نه از جنس دستور و گزارش، بلکه از جنس معناست؛ معنایی که در سکوتهای پرمغز، نگاههای عمیق، و واژههایی که با احترام ادا میشوند، جاری است.
فولاد، در ذات خود، ترکیبیست از سختی و انعطاف. و چه استعارهای بهتر از فولاد برای توصیف روح یک سازمان که هم باید مقاوم باشد و هم پذیرای تغییر. مدیرانی که سالها در دل بحرانها ایستادهاند، همانند فولاد، شکل گرفتهاند؛ و اکنون، با نگاهی آرام اما ژرف، میتوانند مسیر آینده را روشن کنند. این نشستها، نهفقط بازخوانی گذشتهاند، بلکه بستر تدوین نقشه راه آیندهاند.
توسعهی پایدار یعنی نگهداشتن ارزشها، منابع، روابط انسانی، و روح جمعی. یعنی احترام گذاشتن به یکدیگر، رفاقت به جای رقابت، ساختن جهانی بر پایهی علم و دانش بومی سرزمین خودمان، گذشت از خود، و ساختن نهفقط محصول، بلکه آیندهای سبز و پُرمعنا برای مردمان فردای این سرزمین. توسعهی پایدار یعنی کار گروهی، احترام به ارزشمندی کار تیمی، و تیمسازی بهدست متخصصان و مدیران هر حوزه؛ یعنی با هم بودن، برای بهتر ساختن.
وقتی مدیران پیشین صنعت، هنوز در وطن خود هستند، هنوز دعوت میشوند، هنوز شنیده میشوند، یعنی امید زنده است. یعنی میتوان بدون آزمون و خطا، با تکیه بر تجربه، با احترام به انسان، و با همدلی میان نسلها، آیندهای روشنتر ساخت. این هماندیشیها، نهفقط نشستهایی مدیریتی، بلکه آیینهایی تمدنی هستند؛ آیینهایی که در آن، تجربهی دیروز، چراغ راه فردا میشود.
و فولاد مبارکه، با برگزاری چنین نشستهایی، نه تنها از تجربهی مدیران دیروز پاسداری میکند، بلکه فرهنگ احترام، گفتوگو و خرد جمعی را در دل صنعت زنده نگه میدارد؛ فرهنگی که میتواند الگویی برای توسعهی انسانی در سراسر این سرزمین باشد.




